مختصری از تاریخ طب ایران:
قدمت علم طب در ایران تقریباً به نزدیکی آغاز تمدّن بشر برمیگردد. طبق افسانههای تاریخی ایران، آغاز طبّ ایران به جمشید، چهارمین پادشاه افسانهای این سرزمین نسبت داده شده است. طبّ باستانی ایران پیوندی جدائیناپذیر با آئین زردتشتی که در اوستا ذکر شده است، دارد. جراحی (کارد پزشکی) در ایران باستان فقط در صورتی انجام میگرفت که درمان با گیاه، دارو، تلقین و ... مفید واقع نمیشد. یکی از قدیمیترین شواهد مربوط به انجام جراحی در ایران به 4850 سال قبل مربوط میشود که بصورت ترپاناسیون (برداشتن بخشی از استخوان) جمجمه در یک دختر هیدروسفال سیزدهساله که در کاوش باستانی یک مدفن دستهجمعی در شهر سوخته از اماکن باستانی نزدیک شهرستان زابل کشف شده است.
اوج شکوفائی علم طب در ایران پیش از اسلام به تأسیس دانشگاه جندیشاپور توسط پادشاه ساسانی شاپور اوّل برمیگردد. این دانشگاه در طی چند قرن بعنوان یکی از مهمترین مراکز علمی جهان متمدّن آن روز درآمده و دانشمندان بسیاری از سراسر جهان بویژه یونان، روم و ... به آن روی آوردند. زبان تدریس در آن پهلوی و بویژه آرامی بود و اوّلین آکادمی علمی جهان به دستور خسروانوشیروان با تجمّع کلیه دانشمندان مشهور جهان در زمینه پزشکی در آن تشکیل شد. این دانشگاه در قرون هفتم و هشتم میلادی کمک شایانی به پیشرفت پزشکی در اروپای غربی نمود.
با ظهور اسلام و گسترش آن به ایران، زبان رسمی علمی جهان اسلام (عربی) گسترش بیشتری یافت و دانشمندان و پزشکان مسلمان ایرانی عموماً آثار بزرگ علمی خود را به زبان عربی تألیف نمودند. آثار و تألیفات پزشکان بزرگ قرون نهم و دهم میلادی ایران (1) سالهای متمادی بر طب اروپای غربی سایه افکنده بود. این آثار پس از ترجمه در مراکز علمی دیگر جهان تدریس میشد. قرن دهم و یازدهم میلادی با شکوفائی دوتن از دانشمندان بزرگ ایران و جهان یعنی ابنسینا و بیرونی نقطة عطفی در تکامل علم طب در ایران و جهان بوده است. بزرگترین اثر طبی ابنسینا «قانون» بمدّت پنج قرن در مدارس پزشکی اروپا و آسیا بعنوان مرجع اصلی علم طب مورد استفاده قرار میگرفت. در حالی که در مغرب زمین از قرون دوازدهم تا هفدهم میلادی آموزش طب با کمک آثار پزشکان ایرانی ادامه داشت زوال علمی بویژه طب با یـورش خانـمانبرانـداز مغولان به ایـران در سال 1208 میلادی آغاز شد. آنان شهرها را ویران، مراکز علمی و آموزشی را تخریب کردند و کتابخانهها را سوزاندند و بسیاری از مردم این سرزمین را از لبة تیغ گذراندند. با این وجود گهگاه دانشمندان و پزشکان بزرگی (2) در طی این قرون ظهور نمودهاند.
طب نوین در ایران در زمان قاجاریه و با ظهور بزرگمردی بنام میرزاتقیخان امیرنظام (امیرکبیر) و تأسیس دارالفنون توسط او رونق گرفت. این مدرسة عالی در سال 1849 میلادی تأسیس و دارای رشتههای مختلفی از جمله طب و داروسازی، ریاضیات، ادبیات، هنرهای زیبا، تعلیمات نظامی و اقتصاد سیاسی بود. این مدرسه با استخدام معلّمین خارجی و اعزام برخی از دانشجویان به خارج درسال 1858 میلادی سهم عمدهای در گسترش و آموزش طب نوین ایفا نمود.1.از میان آنها میتوان به علیبنربنطبری، ابوبکرمحمدبنزکریای رازی و علیبن عباس مجوسی اهوازی اشاره کرد.
2.از میان آنها میتوان به سیداسماعیل جرجانی، محمد عوفی، قطبالدین شیرازی، رشیدالدین فضلا... و حکیممحمد اشاره کرد.